سفر زیارتی - تفریحی قم
از تاریخ دوم تا هفتم فروردین ماه ، برای عوض شدن روحیه ی قند عسلم رفتیم قم که هم تفریح باشه ،هم زیارت و هم تجدید پیمانی با حضرت معصومه (سلام الله) و امام زمان (عج الله) باشه ، که الحمدلله خیلی خوش گذشت . در واقع اولین مسافرتی بود که اذیتمون نکردی . آخه از نوزادی تا حالا هرجا میرفتیم کارت فقط گریه و بهونه گرفتن بود ، اما تو این سفر رکورد شکستی و اذیتمون نکردی. خیلی بهمون خوش گذشت ، مخصوصا که نزدیک حرم حضرت معصومه (سلام الله) یه شهربازی سر پوشیده بود که یاد گرفته بودی همش میرفتی اونجا و تقریبا روزی بیست سی هزار تومن بازی کامپیوتری میکردی که بازی عنکبوتا بود و چون خیلی وحشتناک بود دوسش داشتی و به زور از اون بازی جدات میکردیم. فقط حیف که...
عکسهای جامانده از سفرشمال( 9 تا 14فروردین 94 )
امامزاده هاشم (ع) اینجا طبق معمول سی دی بازی خریدی و میگی زود باشید لپ تابمو بدین بازی کنم. بقیه عکسها در ادامه ی مطلب قربون پسر با محبتم بشم که یه دفعه تصمیم میگیره گل بکنه و تقدیم مامانی و باباییش کنه. یه عکس با آقای خرگوش یه عکسم با خرس پو ، یادش بخیر کوچیکتر که بودی از اینجور عروسکای تن پوش میترسیدی. ...
شهر بازی و تله کابین رامسر
از شانس ما هوا خیلی بارونی بود و نتونستی همه ی وسایل بازی رو سوار بشی. هر چی کردیم با این دایناسور که عاشقشی عکس بگیری قبول نکردی و گفتی : اگه یه دفعه با اون دندونای تیزش منو گاز بگیره چی؟؟؟!!!!! که آخرش نیایش کوچولو رفت و باهاش عکس گرفت. اینجا هم که سوار تله کابینی و میگی بزار بریم بالاتر ببینیم آخرش چی میشه؟! اینجا هم تفرجگاه تله کابینه که ما خیلی خسته بودیم و دوست نداشتیم بریم بالاتر و بابایی الکی بهت گفت بالا خطرناکه دیگه نریم ، ولی توی شیطون گفتی بریم بالاتر ببینیم چه خطری هست ؟؟؟!!! ...
سواحل مجتمع تجاری آزاد بندر انزلی
( این شلوار و کلاه رو از این مجتمع برات خریدم.) این عکسو بابایی اونموقعی که من و مامان نیایش جون رفته بودیم خرید از شما گرفته. به قول بابایی اینجا دیگه حوصله تون داشت سر میرفت. ...