*محمد مهدی نازنینم**محمد مهدی نازنینم*، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
پسرم ازنظرتاریخ قمریپسرم ازنظرتاریخ قمری، تا این لحظه: 13 سال و 15 روز سن داره

تمومه زندگیم محمد مهدی

قربونی برای سلامتی امام زمان و سلامتی دردونه من

پسرم دردانه ی زیبایم صدای دلنوازت را ..... نگاه معصومانه ات را ..... شیطنت های کودکانه ات را ...... اشک های بی کینه ات را ...... دل پاک و مهربانت را .... دوســـــــــت دارمــــــــــــــــــــــ می دانی .... تو بهترین همدم و مونس تو ارزنده ترین هدیه خداوند به روی زمینی در یک کلام ..... تو رحمت کاملی تو را با همه ی وجود دوستت می دارم.       برای سلامتی امام زمان ( عج الله ) و سلامتی پسرم هر سال سیزدهم ماه مبارک رجب یه قربونی کوچولو میبریم . انشاءالله که قبول باشه.     ...
29 ارديبهشت 1393

جشن تولد سه سالگی

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم .                                             ...
28 ارديبهشت 1393

مقدمات جشن تولد سه سالگی محمدمهدی جونم

  محمد مهدی عزیزم   زبان ما قاصر است از شکر نعمت تولد و حس بودن تو در روز تولدت سر بر زمین سائیده و از درگاه حضرت حق نهایت سپاس خود را بجا آورده و برایت سالهای سال عمر با عزت و برکت خواستاریم. باشد که بقاء عمرت با عزت و سربلندی و توام باسلامتی و سعادت باشد. تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های     عاشقانه هدیه ای برای روز تولد تو  . . . لمس بودنت مبارک.             ...
28 ارديبهشت 1393

دایره ی لغات نفسم

عزیز مامان این روزا خیلی شیرین شده دایره لغاتش هم خیلی باز تر از  قبل . کلمه هایی رو که میگی خیلی شیرین ادا میکنی که دلم میخواد قورتت بدم   . خاله زهره(حاله یهیه)، خاله لیلا(حاله لیلا)، حاله زهرا،خاله ربابه(حاله یبابه)،دایی، کارتن(کایتن)، قورباغه(قویباغه)،اژدها ،خرس ،گربه(میه یو)،سگ(هاپو)،آناناس،موز،ماست،ننام،ممدی طایمی (اسم دوستش)،عروسک، پتو، تشک ،هدیه،کیک تولد(کیک ببلد)،دششویی،هیولا،شلوار،کباب،پیتزا، بستنی،ژله،آبنبات،ماژیک،   وجمله های قشنگ و عاشقانش : مامانی عزیزم من تو رو حیلی دوش دارم، آخ آخ نازم من تو رو دوست دارم منو ببر اسب سواری من از تو بدم میاد بویو بییون لال...
18 اسفند 1392

33 ماهگی

قند عسلم : اوایل اسفند 92 هست دیگه چیزی به عید نمونده داری پا به 33ماهگی میذاری کاش که میتونستم 33 سالگیت رو ببینم نمیدونم الان که داری این خاطرات رو میخونی چند سالته و در چه شرایطی هستی ولی امیدوارم این قدری که شیرین کاریا و شیرین زبونیای الانت برای من لذت بخشه برای تو هم جالب و شیرین باشه. من عاشق این روزا هستم   عاشق دستا و پاهای کوچولوت، عاشق صدای ناز و بچه گونت که وقتی میخوای ادای شرک یا آدم بدا رو در بیاری صداتو کلفت و ترسناک میکنی ولی در کل خیلی ظریف و دوست داشتنی حرف میزنی آدم دلش میخواد قورتت بده ینو بدون هر سنی داشته باشی و تو هر پست و مقامی که باشی بازم برای من همون محمد مهدی کوچولو ،شیرین و دوست داشتنی هستی، همون نفسی ...
6 اسفند 1392